اسماعیل بن یسار
اسماعیلِ بنِ یَسار \ esmāˀil-ebn-e yasār\ ، ملقب به ابـوفـائــد نسایی (د پیش از 130ق/ 748م)، شاعر شعوبی اواخر سدۀ 1 و اوایل سدۀ 2ق. اسماعیل با 178 بیتی که به او نسبت دادهاند و عمدتـاً در اغـانی ابوالفرج اصفهانی گرد آمده، آنچنان سهمی در تاریخ شعر عرب نداشته است که بتواند در صف بزرگان بنشیند؛ با این همه، او بهسبب اشعار شعوبیاش شهرت فراوان یافته است.
برخی اسماعیل را ایرانی و از اسیران فارسی میدانند (ابوالفرج، 4/ 412). او همچنین شاعر زبیریان دانسته شده است (مثلاً نک : دوری، 30، جم ؛ بکّار، 11، 12، جم ). اما از سوی دیگر، نقل شده، که روابط او با امویان بهتر بوده، و او پیوسته آرزوی نفوذ به دربار آنان را داشته است (ابوالفرج، 4/ 421). روایت شده است که اسماعیل در حضور خلیفه هشام بن عبدالملک (حک : 105-125ق) در شهر رصافه، کنار استخری، در قطعهای به تبار ایرانی خود میبالد و خشم خلیفه را برمیانگیزد؛ چندان که وی نخست در آبش میافکند و سپس به حجاز تبعیدش میکند (همو، 4/ 422-424).
شعر شعوبی اسماعیل که موجب شهرت او شده است، در واقع دو قطعه بیش نیست که در سدههای نخست هجری، هیچگاه توجه ادیبان را جلب نمیکرده است. ظاهراً در این دو قطعه است که نخستین معارضۀ ایرانیان با عربها به زبان عربی توصیف شده است (همانجا).
تغزلهای اسماعیل که نسبت به اشعار شعوبیاش کمتر مورد تردید است، اندکی بعد، نظر موسیقیدانان عرب را جلب کرد (نک : همو، 4/ 406-407، 414، 416- 418، 9/ 128، نیز 14/ 381).
ابراهیم، پسر اسماعیل، نیز شاعر و شعوبی متعصبی بود. او قصیدهای مفصّل در تفاخر به ایرانی بودن داشته، که ابوالفرج اصفهانی تنها دو بیت نخست آن را ذکر کرده است (4/ 427؛ نیز نک : بلاشر، 620).
مآخذ
ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، الاغانی، وزارة الثقافة و الارشاد القومی، قاهره، 1383ق/ 1963م؛ بکّار، یوسف حسین، شعر اسماعیل بن یسار، بیروت، 1404ق/ 1984م؛ دوری، عبدالعزیز، الجذور التاریخیة للشعوبیة، بیروت، 1962م؛ نیز: